کد مطلب:152458 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:326

بیداری خفتگان
از جمله آثار و بركات دیگری كه قیام و شهادت سیدالشهدا (ع) در بعد سیاسی - اجتماعی داشت، بیدار شدن خفتگان و انتقال روح مبازره جویی بر علیه ظلم و ستم بوده و هست.

برای تنویر ذهن و تصویر مطلب، لازم است به طور اجمال اشاره ای به وضعیت جامعه اسلامی آن دوران داشته باشیم. مردم آن زمان به چند دسته تقسیم می شوند:

دسته اول: كه قسمت عمده مردم را تشكیل می داد، كسانی بودند كه در مقابل فساد معاویه، اراده خود را از دست داده بودند و به پستی و خواری ناشی از فساد كه پیرامون خلافت اسلامی را فرا گرفته بود تن در داده بودند.

دسته دوم: كسانی بودند كه منافع خصوصی خود را بر رسالت و امامت ترجیح می دادند. این دسته بر خلاف دسته اول فارغ از ظلم و انحراف بنی امیه بودند و آن را احساس نمی كردند.

دسته سوم: ساده لوحانی كه فریب فرمانروایان بنی امیه را خورده بودند. و اگر نبود قیام و مقاومت امام حسین و اصحاب راستین پیامبر به رهبری اهل بیت (ع)، ساده لوحان بسیاری فریب خورده و می گفتند كه اگر این دستگاه سلطنتی و كارهای آن قانونی نبود، صحابه رسول خدا (ص) خاموش نمی نشستند.

دسته چهارم: كسانی بودند كه می پنداشت امام حسن (ع) خلافت را به معاویه واگذار كرده و با وی به خاطر اوضاع و احوال پیچیده زمان سازش نموده است! زیرا اگر چه برای مردم كوفه و عراق كه از نزدیك در جریان بودند، ماجرای صلح تحمیلی آشكار بود؛ اما مسلمانانی كه در گوشه و كنار جهان اسلامی آن روزگار پراكنده بودند - مانند مردم خراسان - و از دور دستی بر آتش داشتند از ابعاد مسئله بی خبر بودند از این رو امام حسین (ع) با قیام خونین خود ثابت كرد كه صلح برادرش به معنای كناره گیری از رسالت اهل بیت (ع) نیست.

گذشته از این چهار دسته كه در واقع جملگی در خواب خرگوشی مشترك بودند، دو دسته دیگر یعنی پیروان بنی امیه و یاران حقیقی امام حسین (ع) نیز وجود داشتند. زیرا اگر چه اصحاب سیدالشهدا بسیار اندك بودند ولی قابل ذكر است كه برخی از شیعیان و علاقه مندان امام در سایر ایالتهای اسلامی بودند و پس از اطلاع یافتن از دعوت حضرت، خواستند به او لبیك گویند ولی مركز كوفه تحت كنترل شدید نظامیان عبیدالله بن زیاد بود و به هیچ وجه نمی گذاشتند كسی از آن خارج یا به آن وارد شود، و بسیاری از مسلمانان نیز در مناطق دور دست از این فاجعه به كلی بی خبر بودند كه حساب آنها با سایرین جدا است.

با توجه به آنچه به طور اجمالی بیان شد، معلوم می گردد كه مردم كوفه تا چه حدی در خواب خرگوشی فرو رفته بودند. كه تمام فریادهای امام و یارانش را نشنیده گرفته و آسایش و رفاه طلبی، آنان را از هر نوع كمكی در راه نجات اسلام از انحراف باز می داشت.

در آن شرایط، انقلاب خونین سیدالشهدا (ع) تمام معادلات سیاسی دشمنان را بر هم زد و اوضاع اجتماعی آن زمان را دگرگون ساخت. جانفشانی شخصیت منحصر به فردی چون امام حسین (ع) كه از نخبگان و برگزیدگان و پیشوای علی الاطلاق مسلمانان بود و با فضیلت ترین و نزدیكترین آنها به پیامبر اسلام (ص) بود از طرفی خدایی بودن حركت مصلحانه سیدالشهدا (ع) و گذشتن از همه هستی خود از طرف دیگر، و عمق فاجعه و مظلومیت آن امام عزیز از ناحیه سوم باعث گردید زنگ بیدار باش، خواب سنگین مردم را بر هم زند و مردگان را احیا كند، و درخت اسلام را كه به پژمردگی روی آورده بود، با خون خود آبیاری كند و آنچنان طراوت و شادابی بخشد كه تا ابد سر سبز و خرم باقی ماند.

در آن عصر قحطی حق جویان و حق مداران، كه ظلم و شرك و فساد، در پناه سرنیزه و كشتار، حكومت می كرد و سكوت بود و سكون! حسین تازیانه فریاد بلند كرد و بر پیكر خفته، بلكه مرده امت فرود آورد و چنان شور و حركتی آفرید كه آن مردم را بیدار بلكه زنده نمود، و با این بیداری از آنها پاسداری از انقلاب محمد (ص) و عدل علی و صبر حسن (ع)، و معنای قرآن و رسالت اسلام و خون خویش را طلب نمود.

خون امام حسین (ع) همانند آب حیاتی بود كه در كالبدهای مرده و خشك و مأیوس جریان پیدا كرد و منشأ قیامهای بسیاری شد. و براستی می توان گفت كه عصر عاشورا پایان نهضت امام حسین (ع) نبود بلكه آغاز حركت و اول بیداری ملت اسلام خصوصاً شیعیان بود.

«فلیپ حتی» در كتاب تاریخ عرب می نویسد: «فاجعه كربلا، سبب جان گرفتن و بالندگی شیعه و افزایش هواداران آن مكتب گردید. به طوری كه می توان ادعا كرد كه آغاز حركت شیعه و ابتدای ظهور آن، روز دهم محرم بود». [1]

و «گیبون» مورخ مشهور گوید: «در طی قرون آینده بشریت و در سرزمین های مختلف، شرح صحنه حزن آور مرگ حسین (ع) موجب بیداری قلب خونسردترین قاریان و خوانندگان خواهد شد». [2] .



بر لوح فتحنامه او شد شكست او

مرد حق از شكسته شد هم مظفر است




[1] درسي كه حسين (ع) به انسانها آموخت، شهيد هاشمي نژاد، ص 448.

[2] همان مأخذ.